جدول جو
جدول جو

معنی تلخ آبه - جستجوی لغت در جدول جو

تلخ آبه
(تَ بِ)
آبی که بصورت قی برآید با طعم تلخ. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ)
دهی از دهستان بهمئی سرحدی است که در بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(تُ / تُ رُ بَ / بِ)
آبی که بصورت قی برآید با طعم ترش. لعابی ترش که از دهان سرازیر شود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(تَ بَ)
کنایه از مدبر و بدبخت. (آنندراج) :
شهنشاه شکرریزان دهری
اگرچه شوربخت و تلخ بهری.
زلالی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
نام رمتعی در آمل
فرهنگ گویش مازندرانی